ابوصرمه خزرجى
از شاعران عرب.
زندگی نامه
در نام او اختلاف است. طبرى براى او نامهاى صرمة بن مالك، قیس بن صرمه، صرمة بن انس، ابوقیس بن صرمه را آورده است. در اسم و كنیه او نقلهاى دیگرى نیز وجود دارد.
او از بنىنجار بود و 120 سال عمر كرد. در جاهلیت، رهبانیت اختیار و لباس پشمینه به تن و از بتپرستى دورى مىكرد. خود را از جنابت شستشو مىداد و از زن حائض دورى مىجست.
بر زبانش حق جارى بود و خدا را به بزرگى یاد مىكرد. دین مسیحیت را برگزید اما از آن صرفنظر كرد. جُنُب و حائض حق ورود به مكان ویژه عبادتش را نداشتند او مىگفت: من خداى ابراهیم را مىپرستم. ابوصرمه در قبیلهاش مورد احترام بود؛ قبیله قریش را دوست مىداشت و چندین سال در میان آنان زندگى كرد زیرا همسرش، ارنب دختر اسد بن عبدالعزى از قریش بود.
گویند: هنگام هجرت پیامبر صلى الله علیه و آله به یثرب، ابوصرمه اسلام را در كهنسالى به نیكى پذیرفت و از سابقان در اسلام پس از هجرت شد و جنگ بدر و دیگر غزوات را درك كرد.
به نقلى در فتح مصر نیز حضور داشت. به ابوصرمه اشعار زیبایى نسبت داده شده كه در اشعار دوران جاهلیت او دعوت به خدا، نیكوكارى، تقوا، اخلاق نیك و صلح و آشتى به چشم مىخورد.
او پس از اسلام در ستایش خدا، پیامبر اسلام و توفیق تشرف به دین اسلام، فضایل قریش و آزمونهاى آنها از سوى خداوند، اشعارى سروده است. نقل شده است كه عبدالله بن عباس براى آموختن اشعار ابوصرمه مدتى نزد وى مىآمد. او راوى احادیثى از پیامبر صلى الله علیه و آله بدون واسطه یا از طریقِ ابوایوب انصارى و دیگران است.
ابوصرمه در شأن نزول
بخشى از آیه 187 سوره بقره/2 درباره ابوصرمه نازل شده است. روزهدار در آغاز اسلام، فقط مجاز به خوردن و آشامیدن از غروب تا پیش از خواب یا قبل از وقت نماز عشا بود.
روزى ابوصرمه از كار در نخلستان به خانه بازگشت و بر اثر خستگى به خواب رفت. هنگامى كه بیدار شد، از خوردن غذا پرهیز كرد و با همان حال روز بعد را روزه گرفت. هنگام ظهر بىهوش شد و به نقل سُدى، پیامبر به او فرمود: چرا تو را رنجور مىبینم؟
ابوصرمه ماجرا را نقلكرد؛ آنگاه این آیه نازل شد: «...كُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ...»؛ بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه (شب) بر شما نمودار شود.
با نزول این آیه، حرمت خوردن و آشامیدن در شب ماه رمضان نسخ شد و مسلمانان خوشحال شدند.
پانویس
- ↑ جامع البیان، مج 2، ج 2، ص 223-228.
- ↑ توضیح المشتبه، ج 5، ص 458؛ الثقات، ج 3، ص 340؛ سیره ابن هشام، ج 2، ص 510؛ مجمع البیان، ج 1، ص 503.
- ↑ اسدالغابه، ج 3، ص 18.
- ↑ الاصابه، ج 3، ص 342.
- ↑ البدایة والنهایه، ج 3، ص 124.
- ↑ مروجالذهب، ج 1، ص 71؛ الاستیعاب، ج 4، ص 298.
- ↑ الاصابه، ج 3، ص 342.
- ↑ البدایة والنهایه، ج 3، ص 121.
- ↑ الاستیعاب، ج 4، ص 254.
- ↑ الاصابة، ج 7، ص 184.
- ↑ سیره ابن هشام، ج 2، ص 510 و 511.
- ↑ همان، ص 512.
- ↑ الاصابه، ج 3، ص 341.
- ↑ جامع البیان، مج 2، ج 2، ص 223 و 224.
- ↑ قمى، ج 1، ص 93؛ التفسیر الكبیر، ج 5، ص 268.
- ↑ الاصابه، ج 3، ص 343.
- ↑ اسباب النزول، واحدى، ص 48.
- ↑ جامع البیان، مج 2، ج 2، ص 227.
- ↑ اسباب النزول، واحدى، ص 49.
منابع
سید مصطفى اسدى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 693-694.